وقتي همش تکرار مي شوند و رور زندگيت را تکرار مي کنند..
از اينکه جاي "اين"را با "ان" ... جاي "تو" را با "او" عوض کنم خسته ميشوم
از اينکه تکرار لحظه هاي تو باشم خسته مي شوم ...
از اينکه جاي گريه ...با کلمات جمله اي بر از خنده بسازم و لبخند تلخي بزنم خسته مي شوم
چرا - چرا نبايد صاف ايستاد و گريه کرد....
چرا بايد در بس خنده اي گريه کرد!!!
چرا نبايد "مرد" بود و و گفت اشتباه کردم و در بس کلمات بنهان نشد!!!
چرا نبايد گفت دلتنگم !!!
چرا....
بارها خواستم ادرس اين همه تکرار را عوض کنم
اما نشد...
خواستم که دوباره تکرار نباشد اما ميدانم آنجا هم جاي پايت را خواهم ديد و باز تکراري مي شود..
چه کنم از این همه ـ تکرار